من همیشه درگیر دو دسته از بیماران بودم:
گروهی که پس از درمان با تمام وجود قدردانی میکنند و گزارش حال میدهند و تا حد امکان حقوق لازمه را پرداخت میکنند
این عده چنان رضایتی را در دل درمانگر ایجاد میکنند که گویی خانه ای در قلب وی میخرند و تا ابد ساکن آن میشوند!
و اما گروه دوم که سعی دارند همه چیز را انکار کنند یا اساسا علاقه زیادی به پرداخت حقوق معوقه ندارند. از هر کار رایگانی استقبال میکنند و گویی همه را وام دار خویش میدانند!
خود را به هیچکس متعهد نمی بینند و از این کار لذت میبرند.
جالب است بدانید که گروه اول بسرعت درمان میشوند و گروه دوم هم درمان گر و هم خود را آزار میدهند و معمولا درمان خوبی را نمیگیرند.
براستی که شکرگزاری در هر حال چقدر بر حال انسان اثر دارد.
قدر شناسی و شاکر بودن علاوه بر اینکه قدرت بسیاری را در جهان هستی ایجاد میکند، حس رضایت قلبی درمانگر را نیز بر می انگیزد و بیمار، درمانی با دو موتور انرژیک فوق قدرتمند را دریافت میکند.
حس رضایت و لذتی که درمانگر از حال خوب بیمارش دریافت میکند تقریبا با هیچ حس خوبی در عالم قابل قیاس نیست.
همراهم باشید.