آرشیو

ناهمراستایی یا Misalignment چیست و چطور بر زندگی ما اثر میگذارد؟

قبلا راجع به ناهمراستایی مطالبی کلی گفته شده اما بد نیست مجددا به این موضوع مهم پرداخته شود.

چرا که خیلی از عدم موفقیتهای ما ناشی از همین یک نکته است!

مثال واضح آن رفتن هزاران نفر به کلاس های انگیزشی و موفق شدن کمتر از ۵% آنها در امورات زندگی شان است.

سوال: اگر مشکل ما فقط انگیزه است پس چرا درصد موفقیت پس از این دوره ها اینقدر کم است؟!

پاسخ این است: همه علت عدم موفقیت شما بی انگیزگی نیست بلکه آنچه در پس پرده پنهان است و هیچ کس به آن نمیپردازد، ناهمراستایی شما با هدف تان است.

مثال دیگری میزنم: دوست شما بقول معروف دست به خاک میزند طلا میشود! اما شما از صبح تا شب میدوید و نه درامدتان افزایش میابد نه لذتی از کارتان می‌برید. واقعا مشکل کجاست؟

افراد بسیاری را میشناسیم که به انواع روشهای لاغری با آخرین متد رجوع میکنند اما کافی است نوع تغذیه یا روشهای بکار گرفته شده راکنار بگذارند، در کمتر از چند ماه بهمان وزن قبل (شاید هم بیشتر) برگردند.

همچنین کسانی که اصطلاحا همیشه بد می آورند و فکر می کنند آدمهای بدشانسی هستند. کسانی که بیماری های روحی مزمن دارند و هرگزتحت هیچ شرایطی بهبود پیدا نمیکنند.

این مثالها را قطعا شما هم دیده یا تجربه کرده اید. براستی چگونه میتوان بر این ناهمراستایی فائق آمد و آیا راهی برایش وجود دارد؟

این وضعیت شبیه قطاری است که بسمت مخالف هدف شما در حرکت است و شما درون قطار ظاهرا به سمت هدفتان حرکت میکنید

اما متاسفانه همواره از هدفتان دور میشوید.

همراهم باشید

خاطرات تلخ و انرژیهای مخرب آن

اگر به خاطر داشته باشید در موضوع بیماری های صعب العلاج ، اولین عاملی که باید برطرف شود،
خاطرات تلخ است.
بسیاری از ما درطول زندگی و خصوصا کودکی خاطرات یا رویدادهایی را تجربه می کنیم که تا مدتها
(حتی پس از بزرگسالی) زمینه آزار دهنده ای در ما دارد.
مثلا بیماری بود که میگفت زمانی که کودک بودم به خاطر مواردی همواره از سوی برادرانم مورد
تمسخر یا تحقیر قرار می گرفتم ، این موضوع نه تنها باعث انزوا بلکه باعث درگیری
شدید فکری من شده بود…
شاید باورتان نشود اما این شخص نهایتا به بیماری قلبی مبتلا و کارش به عمل قلب کشید.
اینکه خاطرات چه انرژی فوق العاده ای دارند کافی است یادتان بیاید که روزی شخصی برخورد
ناشایستی با شما کرده و هنوز که هنوزه با او قطع رابطه کرده اید.
چه بسا او یکی از نزدیکان تان هم باشد
یا زمان کودکی شما را از گربه یا سگ یا غول و غیره ترسانده اند و هنوز از حیوانات و موجودات خیالی میترسید
و شاید هرگز نتوانید در خانه تنها بخوابید!
این ها همگی مثال های ساده ای از انرژی خاطرات هستند. همین ترس یا نفرت یا حقارت یا طرد شدن یا…
می تواند شما را مستعد بیماری های خطرناکی کند.
اینکه چرا و چه زمانی دچار این خاطرات آزاردهنده شده اید ابدا مهم نیست.
راه حل های انرژیک امروز می توانددر زمانیکمتر از نیم ساعت شما را برای همیشه از شر آنها خلاص کند
و پس از آن آرامشی را تجربه کنید که بی نظیر است.
امروز بسیاری از مراجعانم اظهار می کنند که همه نفرت و ترس و اندوهشان از میان رفته و شاداب و سرحال زندگی می کنند.
همچنین بیماران بسیاری پس از این درمان ساده قرصهای خواب آور و حتی داروهای فشار خون شان را کم یا حتی ترک کرده اند.
این ابدا عجیب نیست انرژی های گیر افتاده در بدن می توانند هر بلایی سر شما بیاورند.
آنها را دست کم نگیرید. این توصیه ها را هم!

چرخه خطرناک و باطل تغذیه سرد!

اینکه طب غربی (کلاسیک) به سردی و گرمی اعتقادی ندارد و همواره سعی میکند همه بیماری ها را با داروهای مختلف درمان کند تنها یک توهم است!

فعلا این موضوع که منابع طب (و تغذیه) سنتی از کجا آمده اند را کنار بگذاریم، اجازه دهید بصورتی بسیار ساده چرخه ای خطرناک را که حاصل تغذیه سرد است بررسی کنیم:

اثرات تغذیه سرد (طولانی مدت):

  • کاهش توان سیستم ایمنی
  • دردهای مفصلی و روماتوئیدی
  • التهاب و ورم
  • کار زیاد سیستم ادراری
  • خواب آلودگی
  • کم بودن انرژی فیزیکی
  • کاهش قدرت حافظه
  • چاقی
  • افسردگی
  • اضطراب
  • حملات هراس (پنیک اتک)

درمان کلاسیک:

  • آرام بخشها برای افسردگی/ اضطراب
  • انواع ویتامین
  • کورتون برای کاهش دردهای مفصلی و التهابها

عوارض درمان کلاسیک:

  • کاهش بیشتر توان سیستم ایمنی (عوارض کورتونها) در نتیجه خطر عفونت
  • اختلال در فعالیت غده آدرنال یا فوق کلیوی (عوارض کورتونها)
  • کاهش کلسیم (حتی پتاسیم) و پوکی استخوان
  • اعتیاد به آرام بخشها و کاهش قدرت تمرکز
  • افزایش دردهای مفصلی و استخوانی
  • خطر شکستن استخوان

نتیجه: یک چرخه باطل که دائما بیمار بسمت تخریب پیش می رود!

راه حل پیشگیرانه: اصلاح تغذیه! بسیار ارزان ولی بسیار کارا

درمان: درمانهای انرژیک بهمراه اصلاح تغذیه

عوارض: بهبود کلیه سیستمهای بدن، افزایش توان سیستم ایمنی، حذف دردها، تقویت شدید روحیه، آرامش، افزایش امید.

با بیماری های صعب العلاج چه باید کرد؟

این روزها خبرهای تلخی از بیماری های صعب العلاج همچون سرطان، دل هر کسی را به درد می آورد. پدری، مادری یا فرزندی پس از تحمل دردهایی فراوان، خانواده اش را با دنیایی خاطره تنها میگذارد تنها بخاطر اینکه درمان موفقیت آمیز نبود…
اما واقعا این بیماری لعنتی درمان ناپذیر است؟
دقت کنید پیش از آنکه دیرشود باید چاره جست. زمانی ”پیشگیری بهتر از درمان“ تنها یک شعار بود اما در حال حاضر واقعا بیش از یک شعار است. کافی است این مراحل را مد نظر داشته باشید:
۱. هرگاه خاطره ای تلخ و آزار دهنده دارید یا نفرت یا کینه یا چیزی درونتان آزارتان میدهد “حتما” به درمانگران انرژیک مراجعه کنید و آنرا بسادگی رفع کنید.
۲. تغذیه سرد را کنار بگذارید و بصورت متعادل تغذیه را بسمت گرمی میل دهید.
۳. فست فودها را کنار بگذارید و تا حد امکان از منابع مطمئن، تغذیه سالمی را برنامه ریزی کنید و نوشیدن نوشابه ها و کافئین و دوغ را به حداقل برسانید.
۴. خوردن چربی و شیرینی و پروتئین های حیوانی را محدود کنید.
۵. چکاپ های دوره ای انرژیک (خصوصاً- خصوصاً) سیستم ایمنی و سیستم گوارش را جدی بگیرید. این موضوع شما را در برابر کثیری از بیماری هابیمه می کند.
۶. از عبادت و تغذیه روح ”بهیچوجه“ غافل نشوید.
۷. ورزش و تفریح و استفاده از طبیعت را حتما در برنامه هفتگی خود بگنجانید.
این فهرست شاید طولانی به نظر رسد اما واقعا یک تغییر در سبک زندگی میتواند این فهرست را جزئی از زندگی عادی شما کند. لطفا از همین امروز شروع کنید شاید ”از شنبه“ کمی دیر باشد! اثرات هرکدام از این عوامل در مطالب بعدی بررسی خواهد شد.

سالم و شاد باشید

چرا عصبانیت؟!

همیشه عصبانی بود و هروقت خانه می آمد کسی جرات نداشت با او حرف بزند چه رسد که بخواهد مخالفتی کند!‌ یا ما او را تحمل میکردیم یا او ما را! نمیدانم چرا همیشه آماده انفجار بود. بارها و بارها به پزشک مراجعه کرده بود گاهی برای اعصاب و گاهی برای فشار خون و زمانی برای بی خوابی هایش. اما تقریبا هیچوقت نتیجه خوبی عایدش نشد. چند باری هم دچار حملات شدید عصبی شده بود که در چنین زمانی معمولا یا بشدت دچار خشم میشد یا بطور غیر قابل کنترلی دچار ترس. او هیچ اعتیادی نداشت اما همه ما بر این باور بودیم که بنوعی دچار عدم تعادل روانی شده و دیگر از دست کسی کاری ساخته نیست و فقط باید صبر کنیم و منتظر باشیم تا شاید داروی جدیدی اختراع شود تا هم او راحت شود و هم ما…!

امروز که او را شاد و خندان میبینم باورم نمیشود که نه دارویی اختراع شد و نه عمل جراحی صورت گرفت! اما بلطف خداوند او خوب شد. شاید باور کردنی نباشد اما او حدود ۲۵ سال گرفتار این عدم تعادل بود که ریشه در گذشته و زندگی او داشت. نه بیماری ارثی داشت نه بیماری های عجیب و غریبی که اسمش را هم نمیشود تلفظ کرد! «او فقط گرفتار عدم تعادل انرژی بود!»

این تنها جمله ای است که پس از درمانش، توسط درمانگرش گفته شد. فرایند درمان او کمتر از یک ماه بطول انجامید و اثرات بهبود در همان هفته اول بوضوح دیده میشد. شاید اگر کسی برایم تعریف میکرد هرگز باورم نمیشد. اما من این معجزه را با چشمان خود دیدم و اثرات عجیب و سریع درمانگری به کمک روانشناسی انرژی را بعنوان قوی ترین و با نفوذترین متد درمان طبیعی شاهد بودم. هر روز خدا رو شکر میکنم و برای همه بیماران نیازمند دعا میکنم…

چرا بلند خواندن؟

زمانی که شما جمله ای را بلند میخوانید هم از چشم خود و هم از گوش خود برای فهمیدن استفاده میکنید و چون بصورت همزمان از دو ابزار قدرتمند شنیدن و دیدن برای ادراک بهره میبرید بصورتی بسیار قوی تر از حالات تک رسانه ای، ورود به ضمیر_ناخوداگاه تان ممکن میشود. این دقیقا همان کاری است که رسانه ها انجام میدهند و همانطور که تجربه کرده اید آگهی های تلویزیونی بسیار قوی تر (و تبعا گران تر!) از آگهی های رادیویی هستند چرا که تاثیر آنها بر مخاطب از طریق همزمانی دو حس بینایی و شنوایی، چندین برابر بیشتر است.

اساسا حواس ما در هر لحظه مشغول ذخیره سازی اطلاعات پیرامون خود است و چنانچه اطلاعاتی واحد از طریق دو حسگر درک شوند با عمقی بیشتر در ذهن ناخوداگاه ما حک خواهند شد.

علتی که جملات مثبت را باید بلند خواند و افکار منفی را حتی در ذهن هم نباید مرور کرد بهمین سادگی قابل بیان است.

باز هم به همین علت مراقب رسانه ها باشید این ابزارهای بظاهر رایگان، هر خوراکی که خود مایل باشند را به ذهن شما وارد میکنند و در کلان،‌ انسانها را آنطور که خود میخواهند جهت می دهند. لطفا این باور غلط را که من با دیگران فرق دارم و هرکاری را نخواهم انجام نخواهم داد را از سر بیرون کنید!
چرا که سیستم و طبیعت ما اینگونه خلق شده و فرار از قوانین خلقت امری محال است.

سالم وشاد باشید.

جراحی و درمانهای تهاجمی

این روزها بازار انواع جراحی ها بسیار گرم است و هزاران بار باید تاسف خورد برای بیمار ناآگاه و بی‌گناه و نیز عاملینی که دانسته یا ندانسته دست به تیغ میشوند و این سوداگری پر سود را دامن میزنند…
از چه میگویم؟
شاید باور کردنی نباشد ولی بندرت نیاز به جراحی، امری ضروری است و اگر بدانید که با وارد آمدن تیغ بر بدن چه اتفاقات ناخوشایندی برای بدن نازنین شما می‌افتد، تصور نمیکنم برای هر عملی جواب مثبت بدهید. این که عده ای با اشتیاق برای زیبایی، لاغری یا تغییر فرم اعضاء بدنشان با رضایت کامل زیر تیغ جراح میروند دست کم برای من غیر قابل فهم است. اگر بدانید که چه بلای جبران ناپذیری به سر جریانهای انرژی در بدن می‌افتد و این صدمه به جریانهای انرژی، چه عاقبتی میتواند به دنبال داشته باشد هرگز، حتی از کنار اتاق عمل رد نمی شوید!
همانطور که قبلا هم ذکر شد، مدارهای انرژی (meridians) همچون مویرگها در همه بدن بصورتی منظم و حساب شده توزیع شده اند و جراحی ها میتواند آسیبهای بسیار جدی به آنها وارد کند و تصور کنید وقتی جریان انرژی در یک مدار از میان رفت اعضاء مرتبط به این کانال دچار عدم تعادل خواهند شد و باید منتظر عوارض ناشناخته و غیرقابل پیش بینی جراحی بود. البته تصور نشود که این عوارض لزوما در هفته اول یا ماه اول خود را نشان میدهند گاهی این عوارض در زمانی که اصلا منتظرش نیستید به سراغتان می‌آید.
بسیاری از اوقات دردها یا مشکلات حاد تنها با درمان های صحیح انرژیک قابل درمان قطعی هستند و بیمار با هزینه ای چند دهم جراحی نه تنها سلامت خود را باز می‌یابد که از عوارض خطرناک و ناشناخته جراحی نیز نجات می‌یابد.
یادمان نرود، بهترین معمار، خدای یگانه است و دست بردن های بی دلیل به این پیکر زیبا و ظریف عوارضی گاه بسیار خطرناک خواهد داشت. مادامی که از روشهای غیر تهاجمی میتوان مشکلی را رفع کرد تن دادن به عمل جراحی، اشتباهی بسیار گران خواهد بود.

بیماری های فصل سرما

 

این روزها باید مراقب طبع سرد و خشک فصل باشید! شاید عجیب باشد اما فصول هم طبع دارند و پاییز طبع سرد و خشک دارد.
این طبع احتمال ابتلای کسانی را که مستعد هستند، به انواع بیماری های خودایمنی، بیماری های مفصلی و نیز اعصاب و روان بیشتر میکند. لذا در صدد باشید که دستکم از دمنوشها و غذاهای گرم و تر بیشتر استفاده کنید.
در این فصل بیماریهای مفصلی همچون روماتیسم بیش از همیشه خودنمایی میکنند و متاسفانه کسانی که آمادگی بیماریهای خودایمنی را داشته باشند بیش از همیشه در خطرند.
آنچه باید حتما مراعات شود مصرف بسیار کمتر چایی، قهوه و ماست (خصوصا آب دار) و دوغ و امثالهم است. همچنین تقویت سیستم ایمنی که میتواند قوی ترین سپر را در برابر هجوم بیماریها ایجاد کند، بهترین پیشگیری است و نه تنها زمستانی آرام و با کمترین بیماری های عفونی را برایمان رقم میزند که باعث میشود همه ارگانهای بدن در شرایط بسیار بهتری وظایف خود را انجام دهند.
توصیه اکید برای آنانی که دچار دردزانو هستند ترک جدی چایی و لبنیات و مصرف غذاهای گرم است. معمولا (بیش از ۸۰درصد) افرادی که از درد زانو رنج می برند عدم تعادلهای انرژیک در کلیه و سیستم ادراری دارند.
مراقب اعضای بدن تان باشید و اجازه ندهید کافئین موجود در چای و قهوه کلیه‌های عزیزتان را غمگین کند!

 

دارو… بالاخره آری یا خیر؟ (ادامه)

واقعیت امر همین است که پیشگیری بهترین راه است. ولی سوال این است که منظور از پیشگیری چیست و اساسا چگونه میتوان به این شعار جامه عمل پوشاند؟ دقت کنید اگر در شرایطی هستید که بیماری حادی ندارید و زندگی عادی خود را میگذرانید، همین الان بهترین زمان است!
هرکدام از ما، ممکن است بخاطر حوادث و رویدادهای مختلفی در شرایط خاص روحی/جسمی قرار بگیریم و خیلی از اوقات در همین شرایط، حملات عوامل بیماری‌زا آغاز میشود و مثلا یک بیماری خودایمنی یا عفونی یا… گریبانگیرمان میشود. خصوصا کسانی که تحت استرس دائمی هستند یا در فضاهای سرد و مرطوب یا سرد و خشک زندگی میکنند و خوراک سردی هم دارند!
بدشانسی زمانی است که شخص نیز طبعی سرد دارد و مزاج وی نیز سرد است، در این صورت حمله تقریبا قطعی است!!
بیماری های خودایمنی یکی از سخت درمان ترین و خطرناک ترین بیماری ها هستند و لذا باید در زمان سلامتی مراقب خود باشیم.
و اما بهترین کار اولا کنترل تغذیه به لحاظ تناسب با فصل و محیط است و دیگر موضوع که بسیار هم مهم است، بازیافت و ریست کردن سیستم ایمنی است که اینکار توسط روشهای مدرن انرژیک بدون هیچگونه دارویی امکان پذیر است و بطور خلاصه آزاد سازی (Release) کردن انرژی های گیرافتاده در شخص و کل سیستم ایمنی فرد است. بدین شکل اولا سیستم ایمنی بسیار هشیار میشود و دوما اجازه فعالیت عوامل بیماری زا را خواهد گرفت و شخص بصورتی بسیار ریشه ای از حملات احتمالی مصون خواهد بود و با چنین پیشگیری هوشمندانه ای بهای سنگینی بابت درمان بیماری های خودایمنی نخواهد پرداخت.

دارو… بالاخره آری یا خیر؟

بسیاری سوال میکنند اگر از روشهای انرژیک استفاده کنیم آیا باید با داروها کلا خداحافظی کنیم یا خیر؟
گرچه سوال ساده ای نیست اما سعی میکنم بصورتی ساده آن را پاسخ دهم. تاریخچه کشف داروها بخشی از پاسخ را بدنبال دارد فرضا آقای فلمینگ با کشف پنی سیلین توانست جمع زیادی از مردمی که از بیماری عفونی جان خود را از دست می دادند را نجات بخشد اما بعدها، چون بیماران متمدن و امروزی بدنبال بدست آوردن سریع و بی زحمت سلامتی بودند، پزشکان را که خیلی هم عوارض آنرا نمیدانستند، برای هر گونه بیماری ساده، وادار به تجویز بی رویه این دارو کردند و حاصل آن پایین آمدن سطح ایمنی و توان دفاعی بدن انسانها در طول زمان شد. تبعا بیماری ها شدید تر شدند و داروها نیز برای مقابله با آنها قوی تر. این چرخه باطل از سویی دیگر تجارت دارو را بشدت رونق داد طوریکه برنامه های تبلیغاتی برای عرضه و فروش اغلب داروها نیز رواج پیدا کرد. در این میان قربانی کسی جز انسانهای غافل نبودند و مافیای دارو هم برنده اصلی.
داروها همچون یک تیغ دو دم هستند. یک دم آن بیمار را آرام و خشنود میکند و یک دم دیگر بیمار را به نوع دیگری از بیماری (در آینده) سوق میدهد!
بهیچوجه منکر فایده های آنها نیستم اما مصرف بی رویه آنها رانیز هرگز تایید نمیکنم. داروها نیز معجزه گر نیستند و وجود انسانی که خداوند بصورت کامل خلق فرموده هرگز حیات «بشرط مصرف دارو» را تایید نمیکند. پس بالاخره آری یا خیر؟!
داروها در زمانی که اضطرار و فوریت وجود دارد آری و در غیر این صورت خیر. این پاسخ البته بسیار چالش برانگیز است از آنجایی که: چطور میتوان این فوریت یا عدم آن راتشخیص داد!؟
بهترین و مطمئن ترین راه پیشگیری است. آری این شعار خیلی تکراری است اما…(ادامه دارد)